ملت ایران جنگ نمی خواهد!
در پی کشته شدن “اسماعیل هنیه“، رهبر گروهک تروریستی حماس در تهران، سردمداران حکومتی بهمراه دیگر مزدوران منطقه ایش، سخن از “خونخواهی” و “مجازات سخت” رانده و بر طبل جنگ طلبی های بی پایان خود به ضرر مردم ایران و منطقه می کوبند.
در پی این عربده کشی های جنگ طلبانه، دولت آمریکا نیز به منظور پشتیبانی از متحدان خود، بویژه ملت اسراییل، و پیشگیری و مقابلۀ احتمالی با جنگ افروزیهای جمهوری ننگین اسلامی، ناوگانهای دریایی و هوایی بیشتری به منطقه گُسیل داشته است. از سویی دیگر پیامهای هشدارآمیز دولت های غربی به مردمشان، مبنی بر لغو مسافرت به کشورهای درگیر و خروج اضطراری شهروندانشان از این منطقه، لغو پروازهای بین المللی به این کشورها و … همه و همه نشان از شدت یابی بحرانهای خاورمیانه بسوی جنگی تازه در این منطقه، دارد.
فارغ از اینکه آیا این ناقوسِ شوم، به برپایی جنگ تازه ای از سوی سردمداران رژیم در خاورمیانه و از آن میان ایران، بیانجامد و یا نه؛ “انجمن پادشاهی خواهان پیشرو” خود را موظف می داند تا موضع خود را در این زمینه برای مردم ایران، نیروهای ایرانگرا، آزادیخواه، میهن پرست و دیگر دوستان ملت ایران روشن نماید:
دستگاه خودکامۀ حاکم بر ایران، در پی ناتوانی در چاره جویی مشکلات زندگی روزانه مردم، و اعمال سرکوب وحشیانه در برابر خواسته های بحق و عادلانۀ اقشار گوناگون ملت ایران، کوبیدن بر طبل جنگ را (هرچقدر هم محدود)، راهی برای برون رفت از بحرانهای جاری کشور می داند. “جنگ” راه چاره گرفتاریها نیست، بلکه مشکلات را هزار چندان می کند. پس فریادهای شوم جنگ طلبی و “خونخواهی” رژیم از برای چیست؟! این ایران ستیزان می کوشند تا با برافراشتن شعلۀ جنگ، جنبشهای اعتراضی مردم ایران را، اینبار زیر نام “عامل دشمن”، “ستون پنجم” و … به خاک و خون بکشانند.
بر همگان روشن است که رژیم با اقتصادی بحران زده، جایگاه بسیار نامناسب اقتصادی در جهان، خزانه ای تقریبا خالی، و … توان مقابلۀ نظامی نامحدود و دراز مدت، حتا با ضعیف ترین کشورهای همسایه را هم ندارد، چه رسد به جنگ با آمریکا و متحدانش! زین روی در صورت وقوع چنین جنگی، آنچه که نصیب ملت ایران خواهد شد؛ کشتار مردم رنجدیده، ویرانی، بی خانمانی، قحطی، افزایش سریع قیمتها، سقوط هرچه بیشتر ارزِ ملی (اگر چیزی از آن مانده باشد)، گسترش هرچه بیشتر فقر، آوارگی و برون رفت بخشی از مردم و نیروهای متخصص از کشور و … خواهد بود.
ملت ایران در روند 46 سال گذشته، درگیر جنگی بی امان با جمهوری پلید اسلامی و زیاده خواهی های آن بوده است؛ آتش سوزیها و از دست رفتن جنگلها، خُشک شدنِ زمین های کشاورزی و خالی شدن روستاها از روستاییان، خُشک شدن دریاچه ها، رودها و تالاب ها، نابودی اقتصاد و رشد آمار بیکاری در همه عرصه های تولیدی و خدماتی کشور، دستگیری ملیونها تن از جوانان، کارگران، دانشجویان، روشن اندیشان، کوشندگان مدنی و محیط زیستی و … و اعدام دهها هزار تن در روند این سالها، کشته شدن سالانه دهها هزار تن در تصادفات جاده ای، سیل، زمین لرزه، بیماری و … مرگ تدریجی و خاموشِ ملیونها تن به خاطر نداری و فقر، عدم آسایش روحی و روانی در جامعه …، اگر نامش جنگ علیه ملت ایران نیست پس چیست؟! جنگی ناعادلانه و یک طرفه ای که از سوی حاکمیت بر مردم بی دفاع ایران، تنها به جرم ایرانی بودنشان، اِعمال شده است. مردم صلح دوست ایران، درگیر جنگی تحمیلی با یکی از خونخوارترین، وحشی ترین و نمک نشناس ترین حکومتهای تاریخ خود دست به گریبان است و از سوی دیگر، هیچ دلیلی هم برای درگیر شدن با ملت دوست و برادرش اسراییل نمی بینید. ریشۀ گرفتاریهای روزانه و ادامه دار ملت ایران، نه آمریکا است و نه اسراییل؛ بلکه همین جمهوری اسلامی جانی، زیاده خواه و دزد است.
انجمن پادشاهی خواهان پیشرو بر این باور است که هرچقدر رژیم با کوبیدن بر طبل جنگ (تا هر اندازه واقعی هم که باشد)، می کوشد توجه مردم ما را از خواسته های بحق و عادلانه اشان منحرف و دور سازد، تا بلکه بتواند از این راه؛ برای ادامۀ زندگی ننگینش وقت بخرد. مردم ما باید با گسترش مبارزات اعتراضی خود در همۀ عرصه های اجتماعی، و مخالفت روشن و آشکار با آغاز هر جنگی و با هر بهانه ای، نباید اجازۀ جنگ افروزی به این رژیم پلید بدهند. ایرانیان باید با الهام از رهنمودهای نیک خواهانه شهریار میهن، شاهزاده رضا پهلوی و سازماندهی نافرمانیهای مدنی، گسترش اعتراضات سازماندهی شده و هدفمند، هم رژیم را در اجرای سیاستهای جنگ طلبانه اش عقیم گذارند و هم با عقب راندن این دستگاه خودکامه، به مبارزه تا سرنگونی کامل و قطعی آن ادامه دهند. اگر بخواهیم خواستۀ ملت ایران را چکیده وار در رابطه با جنگ احتمالی رژیم علیه ملتِ اسراییل باز گوییم: